زمستون،تن عريون باغچه چون بيابوندرختا با پاهای برهنه زير باروننميدونی تو که عاشق نبودیچه سخته مرگ گل برای گلدونگل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانهواسه هم قصه گفتن عاشقانهچه تلخه چه تلخهبايد تنها بمونه قلب گلدونمثل من که بی تونشستم زير بارون زمستونزمستونبرای تو قشنگه پشت شيشهبهاره زمستونها برای تو هميشهتو مثل من زمستونی نداریکه باشه لحظه چشم انتظاریگلدون خالي نديدينشسته زير بارونگلای کاغذی داری تو گلدونتو عاشق نبودیببينی تلخه روزهای جدايیچه سخته چه سختهبشينم بی تو با چشمای گريون مهدی اخوان ثالثFereydoon Hadi:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار مهدی اخوان ثالت , , :: بازدید از این مطلب : 433 |
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
|
. |
. |
به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده، وین تالاب مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
بیا ای همگناه ِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه، ای مهربان با من
که اینان زود میپوشند رو در خوابهای بی گناهیها
و من میمانم و بیداد بی خوابی
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من دیری ست
که در خوابند آن نیلوفر آبی و ماهیها، پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تنهایم
بیا ای روشنی، اما بپوشان روی
که میترسم ترا خورشید پندارند
و میترسم همه از خواب برخیزند
و میترسم همه از خواب برخیزند
و میترسم که چشم از خواب بردارند
نمیخواهم ببیند هیچ کس ما را
نمیخواهم بداند هیچ کس ما را
و نیلوفر که سر بر میکشد از آب
پرستوها که با پرواز و با آواز
و ماهیها که با آن رقص غوغایی
نمیخواهم بفهمانند بیدارند
شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستوها و ماهیها و آن نیلوفر آبی
بیا ای مهربان با من!
بیا ای یاد مهتابی!
مهدی اخوان ثالث
Fereydoon Hadi
. |
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به Fereydoon Hadi مي باشد
. كد نويسي و گرافيك قالب توسط : تم ديزاينر |